می خواست ببیند
با خودش و این دنیا چندچند است؟؟
برای محاسبه...
یک «خط کسری» کشید
تعداد آدمهای زمین ( 8 میلیارد) را -بدون رفتگان و آیندگان-
در «مخرجِ» کسر گذاشت و در «صورتِ» کسر
به جای خودش یک «یک گنده» گذاشت...
نتیجه را که دید ..... یواشکی آنرا پاک کرد
و تصمیم گرفت مابقیِ عمر را با همان «من» خیالی اش زندگی کند!
هر روز
حداقل دو نوبت
به خودش «خَبَر» تزریق میکند...
«خَبَر»ها...
مثل چربی و کلسترول
به جداره ی وجودش چسبیده اند...
چند وقت است کسل و بیحوصله شده
و ذائقه اش کاملاً تغییر کرده و اتفاقات بزرگی مثل
روییدن، شکفتن، باران ، باد، طلوع و غروب و ... برایش « ارزش خبری» ندارد!!؟
تا امروز دوبار سکته ی قلبی خفیف داشته ولی علتش رو دکترها متوجه نشده اند!!
صد هزاران گل دمید و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد ؟ هزاران را چه شد؟؟
📈نام های کوچک📈
کوچک که بودم مرا با #اسم_کوچک صدا می زدند.
بعدها...
نام خانوادگی،
شماره کلاس و نام مدرسه،
رشته تحصیلی و اسم دانشگاه،
نام شغل و عنوان سازمانی و.....
یکی یکی به #واژگان_معرفی_من، اضافه شدند.
من بزرگ شدم...
آن اسم ها یکی یکی از معرفیم #جا ماندند....
مانده ام این بار خودم را چه بنامم که دوباره وسط راه جا نماند؟ 🤔
@dasanak
⏮کوچه ها ی #بن_بست⏭
#جوان بودم....
به کوچه ای رسیدم که #پیرمردی از آن خارج می شد...
به من گفت: نرو که بن بسته!
گوش نکردم، رفتم....
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم؛ #پیر شده بودم
#ناشناس
@dasanak
❤️ اولین دیدار ❤️
گوشی اش را گرفتند
#دلخوشی هایش را پاک کردند.
با #خودش تنها شد....
و مثل شب اول قبر، #عذاب کشید.🤔
@dasanak
◼️Terminal value◼️
◼️ارزش نهایی◼️
تعریف های #قدیمی را پاک کرد و #مبانی_ارزش را دوباره تعریف کرد:
- آنچه #پایان_ش #فناء است، #زیاد نیست.🤔
- آنچه #پایان_ش #بقاء است، #کم نیست.🤔
#صحیفه_سجادیه
#دعای_هجدهم
@dasanak
◼️ #علی_اصغر ◼️
(زمان مطالعه:"12)
چه فرقی میکند #مست چه بود؟
#ترس؟
#طمع؟
#تعصب؟
#خوش_خدمتی؟
یا #مصلحت_اندیشی؟
در هر حال...
... #تیر را در #چله_کمان گذاشت و با قدرت کشید.....
@dasanak
#گرانی
(زمان مطالعه:"12)
هر #اثباب و #وسیله ای که برای #زندگی اش #میخرید، پولش را از « #خودش » میداد...😎
خریدش که #تمام شد...، #خودش هم #تمام شده بود...😳
@dasanak