حدیث نعمت

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ : از نعمت پروردگارت سخن بگو

حدیث نعمت

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ : از نعمت پروردگارت سخن بگو

حدیث نعمت

کپی،تکثیر و انتشار محتوا "با هر نامی" مجاز است

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۴۸ مطلب با موضوع «عمومی» ثبت شده است

یادش به خیر!

     آنروزها که تو یک "کودک" بودی!

          همه ترا با "نام کوچک" صدا می زندند.

    به مدرسه رفتی دیگر نام زیبایت برای شناختنت "کافی" نبود

          نام خانوادگی، نام پدر و نام کلاس و نام ... هم به آن افزوده شد.

تو بزرگ شدی!

      واژه ها یکی یکی از شناساندنت جا ماندند!

            اکنون دیگر کسی ترا با نام دبستان و دبیرستانت... نمی خواند و نمی شناسد

                 چرا که تو ...

                       .... در دانشگاهی و در رشته ای تحصیل می کنی

                       .... فارغ التحصیل شده ای و جایی مشغول کاری

                       .... ازدواج کرده ای و تشکیل خانواده داده ای

اما...

    نه نام دانشگاه و رشته ی تحصیلیت،  نه عنوان شغل و نام  محل کارت

        نه نام شهر و کشورت، نه نام همسر و فرزندانت، نه حتی نام و نام خانوادگیت

             "شناسه های وفادار"ی برای تو نخواهند بود.آنها نیز از همراهی تو جا خواهند ماند.

 آخر..

      تو از "واژه های قراردادی" بزرگ تری!

             تو از "شناسنامه های تاریخ دار" فراتری!

                تو در قواره ی عدالت و صداقت و محبتی!

                          تو باید شناسنامه ات را خودت بسازی!

که فردا ...

  ترا با مقدار عدالت،صداقت، خشیت و.... محبتت

                                             و در یک کلام میزان عقلت

                                           خواهند خواند و خواهند شناخت!

۱۹ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۶ آبان ۹۳ ، ۰۹:۰۳
00 :00

یعنی بیایید ... 

     بیشتر مصرف کنیم (به اسم ترقی) تا بشود بیشتر تولید کنیم.

           بیشتر تولید کنیم (به اسم توسعه) تا بشود بیشتر درآمد کسب کنیم.

                بیشتر درآمد کسب کنیم (به اسم رشد) تا بشود بیشتر مصرف کنیم.

یعنی بیایید ... 

      بیشتر مصرف کنیم (به اسم ترقی) .....

                           ......... (به اسم توسعه).....

                                   ........ (به اسم رشد)  تا بشود بیشتر مصرف کنیم.

یعنی بیایید...

      همه با هم

             (به هر اسم زیبایی)

                   یک عُــــــــــمر

                                       مصرف کنیم تا مصرف کنیم

۱۵ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۳ ، ۱۲:۴۳
00 :00

غدیر:

برکه ای است که روزی در کنارش:

- حکایتی تمام از "ما فی الضمیر" ربوبی رونمایی شد.

- جلوه ای تام از "منظومه فکری" محمدی معرفی شد.

- معلوم شد "صراط (راه) مستقیم" به کجا "منتهی" می شود.

-  مشخص شد "دارالسلام" در زمین چه عطری و "بهشت رضوان" چه رنگ و بویی دارد.

 

آن روز عده ی زیادی بودند که تبریک و شادباش هم گفتند، ولی نه آن حکایت، نه آن منظومه و نه آن منتها را دیدند و نه آن عطر و بو را شنیدند. 

تعداد کمی هم بودند که تبریک و شاد باش گفتند یا نگفتند ولی از آن روز به بعد ....

  ..... خانه خراب آن حکایت اند!

  .... دربدر آن  منظومه اند!

  ..... عازم آن راه اند!

  ..... عاشق آن رنگ اند!

  ..... مست آن عطرند!

و هرسال یاد آنروز - که اگر نبود یتیم و بی راه وبی مقصد و بی رنگ و بی عطر بودند- را گرامی میدارند و آنرا عید غدیر می نامند.

 

عیدشان مبارک 

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۳
00 :00


یعنی ...

    سریع بخور تا بروی!

       سریع برو تا برسی!

            سریع برس تا بخوری!

                و دوبار، سه بار، ... ده بار،... صدبار ... این چرخه را تکرار کن! ویک بار از خودت نپرس:

 چرا؟ چقدر؟ تاکجا؟ تاکی؟

یعنی...

               در رفتن به خوردن فکر کن و در خوردن به رفتن!

                   در کار به خواب فکر کن و در خواب به کار !

   در کودکی به بزرگی فکر کن و در بزرگی به کودکی!

یعنی...                در.... به ..... در ی و بی قراری

یعنی ...                 هیچ وقت درهیچ وقت نباش!

یعنی ...                        هیچ ..... درهیچ

۲۳ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۳ ، ۰۷:۲۲
00 :00

آدم های ساده را دوست دارم همان ها که بدی کسی را باور ندارند، همانهای که برای همه لبخند دارند، همان هایی که همیشه هستند، برای همه هستند.آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت هاتماشا کرد. آدم های ساده را دوست دارم بوی ناب آدم می دهند ساده که می شوی همه چیزخوب می شود خودت، غمت،مشکلت،غصه ات،هوای شهرت، آدم های اطرافت، حتی دشمنت. یک آدم ساده که باشی برایت فرقی نمیکند که تجمل چیست که قیمت تویوتا لندکروز چند است فلان بنز آخرین مدل ، چند ایربگ دارد مهم نیست نیاوران کجاست شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه کدام حوالی اند رستوران چینی ها گرانترین غذایش چیست ساده که باشی همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود همیشه لبخند بر لب داری بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی زیر باران ، دهانت را باز میکنی و قطره قطره مینوشی آدم برفی که درست میکنی شال گردنت را به او میبخشی ساده که باشی همین که بدانی بربری و لواش چند است کفایت میکند نیازی به غذای چینی نیست آبگوشت هم خوب است ساده که باشی آدم های ساده را دوست دارم بوی ناب آدم می دهند.

منبع:خبر آنلاین
www.mousavichalak.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۰۱
00 :00

·        هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هرکس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

·        زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد وعبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

·        اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم .

·        گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه، موت را که بپذیری همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

·        اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

·        هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود

·        با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود

·        خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم

·        لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود

·        ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۲ ، ۰۹:۳۲
00 :00

« سلام مى تواند عادت باشد، در نتیجه ى این عادت، به تدریج از باد خود خالى مى شود و جز پوسته اى از آن باقى نمى ماند و مى تواند اعلام وضعیت تو باشد، که در مقصد و روش و راه، با سلام همراه هستى و همراهى مى کنى و در گفتار و رفتار و پندار به سلامت مى گویى و مى خواهى و مى پندارى.

تو اعلام مى کنى که من با تمامى وجودم یعنى با زبان و ذهن و قلب و عمل و برخوردهایم براى تمامى وجود تو، این سلامت را و این آرامش را خواستارم و به سلامت موقعیّت ها و برخوردها ونعمت ها و بازدهى تو فکر مى کنم

سخاوت این است که تو براى چنین سلامتى و هماهنگى و دوستى، کوشا باشى و سرمایه بگذارى و با هرکس که برخورد مى کنى این سلامت و دوستى را بیاورى و بیمارى ها و آفت هاى او را پاک کنى و خستگى ها و رنج هاى او را بزدایىو حداقل این است که این سلم و سلام را بخواهى و براى آن دعا کنى، آن کس که نه مى کوشد و نه مى خواهد و نه دعا مى کند، بخیل عاجزى بیش نخواهد بود »

 

علی صفایی حائری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۰۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۰
00 :00

تذکر : "من" در این  منشور فقط کلمه ای برای اشاره است که از روی ناچاری استفاده شده و به معنای "هیچی در راه هست" می باشد، از تکرار آن مشمئز نشوید!!!!

1)من باقی ماندن را دوست دارم  و از نابود شدن می ترسم، من یک موجود ابدیم.

2 ) من وفات را گذرگاه عبور به زندگی ابدیم می دانم و می خواهم.

3 )لازمه راه ابدی من، ره توشه ای ابدی است،  ره توشه ابدی من شخصیت من است، بقیه ره توشه ها اصالتا برای من ارزشی ندارند چراکه تمام راه را با من نمی مانند.

4) شخصیت من مجموعه ملکات اخلاقی من است که تحت تاثیر بینش و منش های مکرر من ساخته می شود : از آنها اثر می پذیرد و برآنها اثر می گذارد.

5)من به دنیا آمده ام تا به اختیار برای تحصیل یک شخصیت سالم -که همواره همه چیز و همه کس را درست می بیند و با همه چیز و همه کس درست تعامل می کند  بکوشم. (مامویت من در دنیا)

6) من دنیا و زندگی در آنرا دوست دارم چراکه بهترین زمینه ها برای کشف ناراستی های شخصیتم را فراهم کرده و فرصت اصلاح آنها را در اختیارم  قرار داده است.

7) من اقتصاد، سیاست، خانواده، اجتماع، شغل، دوستی ها و خویشاوندی های نسبی و سببی را میدان ماموریت خویش می دانم.

8)من تفاوت در استعدادها، موقعیت ها، ثروت ها و.....  را لازمه ماموریت خویش می دانم و اصالتا برای آنها اهمیتی قائل نیستم.   

9)من مال، مقام، شهرت، سلامت، ..... و حتی علم را ابزارهای ماموریت خویش می دانم و اصالتا ارزشی برای آنها قائل نیستم. 

10)من کیفیت برخورد با موقعیت ها و حوادث را  از خود موقعیت ها و حوادث مهمتر می دانم چرا که موقعیتها و حوادث نمی مانند ولی چگونگی مواجهه با آنها در شخصیت من به یادگار خواهد ماند .

11)من کیفیت تعامل با اشخاص را از خود اشخاص مهمتر می دانم چراکه اشخاص عوض میشوند و می میرند ولی کیفیت تعامل با آنها تا ابد در شخصیت من ماندگار خواهد شد.

12) از نگاه من پدر، مادر، زن ، فرزند ، خویشان ، دوستان ، دشمنان و تمام موقعیتها و حوادث آیینه های هستند که به من نشان می دهند کیستم و برای خویش چه میخواهم؟!

13) من در راستای ماموریتم (بند5) بند بند منشور زندگیم را همواره برای اصلاح و بهبود در اختیار همگان می گذارم تا ببینم آنها برای خویش چه می خواهند ؟! 



            

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۰۶
00 :00